جدول جو
جدول جو

معنی کم کلا - جستجوی لغت در جدول جو

کم کلا(کُ لَ)
دهی از دهستان دشت سراست که در بخش مرکزی شهرستان آمل واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هم کلام
تصویر هم کلام
هم صحبت، هم سخن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کم بها
تصویر کم بها
کم قیمت، کم ارزش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کم سال
تصویر کم سال
خردسال، جوان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هم کلاس
تصویر هم کلاس
دو یا چند شاگرد که در یک کلاس درس بخوانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
کسی که کلاه را کج بر سر می گذارد
کنایه از معشوق زیبا و مغرور
فرهنگ فارسی عمید
(کَ کُ)
مخفف کج کلاه. (یادداشت مؤلف) :
شاه کج کلا
رفته کربلا
ما شدیم اسیر
از دست وزیر
نان شده گران
یک من یکقران.
(یادداشت مؤلف).
و رجوع به کج کلاه شود
لغت نامه دهخدا
(کَ کَ)
دهی است از ناحیۀ نشتا به تنکابن. (سفرنامۀ مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 106)
لغت نامه دهخدا
(کَ صَ)
قاعده ای است مقرری که در آن حروف مهمله به ترتیب لف و نشر مرتب تغییر می دهند و معجمه به حال خود می گذارند و آن این است:
کم صلا او حط له در سع
حرف منقوط را به جایش دع.
مثال از علی خراسانی:
وصل می گردد به قرب حرفها اسم اله
قرب می جویم به او من از حساب کم صلا.
پس واو چون به الف و صاد با لام و لام با هابدل شود اله پدید آید. (آنندراج). در اصطلاح علم بدیع، تغییر حروف مهمله به ترتیب لف و نشر مرتب و به حال خود گذاشتن حروف معجمه... (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کم سال
تصویر کم سال
خردسال کم سن مقابل کلان سال سالخورده: (جهاندیده زیرک و پر دلم نه کم سال و نادان و بیحاصلم)، (هاتفی)
فرهنگ لغت هوشیار
تغییر حروف مهمله بترتیب لف و نشر مرتب و بحال خود گذاشتن حروف معجمه طبق بیت ذیل: (کم صلا او حط له در سع حرف منقوط را بجایش دع)، مثال (وصل میگردد بقرب حرفها اسم (اله) قرب میجویم باو من از حساب کم صلا)، (علی خراسانی) توضیح (و) به الف (ص) به ل و (ل) به ه بدل شود اله پدید آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم کلام
تصویر هم کلام
هم سخن هم صحبت، معاشر، همنشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم دلی
تصویر کم دلی
بزدلی بی جراتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم کلاس
تصویر هم کلاس
همشاگرد، چند نفر که در یک کلاس درس می خوانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم بها
تصویر کم بها
کم ارزش، کم قیمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ام کلب
تصویر ام کلب
بیدکوهی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سم طلا
تصویر سم طلا
سم تلا مرکوبی که سمهای وی را طلا گرفته باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم دلی
تصویر کم دلی
جبن، ترس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
((کَ. کُ))
کنایه از مغرور، خودپسند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
Wry
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
tordu
دیکشنری فارسی به فرانسوی
کلاه نمدی
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع نرم آب دو سر ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
کلاه کثیف و بویناک کچل ها
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع بندپی واقع در منطقه ی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
तिरछा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
scheef
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
storto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
torto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
torcido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
кривий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
кривой
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
krzywy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
schief
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کج کلاه
تصویر کج کلاه
miring
دیکشنری فارسی به اندونزیایی